در حال بارگذاری ...
محسن حکیمی (نویسنده‌ی مسئول) - حمیدرضا افشار

تبیین دراماتورژی بازیگر در فضای دینامیک تئاتر پست مدرن
بر اساس نظریه ی یوجینیو باربا

چکیده

دراماتورژی مرحله­ی نخست یک اجرا است که نه با متن آغاز می­شود و نه با اتمام نمایش پایان می­یابد. اهمیت استفاده از این اصطلاح برای باربا، در مرکز توجه قرار دادن کنش و تأکید بر فرآیند آماده­سازی بازیگر است. دراماتورژی از این منظر، تکنیکی برای اجرای کنش­های واقعی در جهانِ داستانیِ فضای صحنه­ی دینامیک محسوب می­شود. فضای دینامیک در طراحی‌صحنه، ترکیبی از نور، صدا و تصویر است. با این تفاوت که تکنولوژی نقش مؤثری در جنبه­های تصویرسازی و ترکیب­بندی ایفاء کرده و فضای اجرا را همانند فضای مونتاژ نشان می‌دهد. این موارد از ارکان مهم تئاتر پست­مدرن شناخته می­شوند. در این تئاتر تجهیزات الکترونیکی، به­کمک کارگردان­ شتافته و به‌او انعطاف­پذیری و حق انتخاب بیشتری می‌دهند. در این فضای نوین، برعکسِ فضای دو بعدیِ طراحی‌صحنه کلاسیک که با پیشرویِ رویدادها متوجه داستان می­شویم، خط داستانی مشخصی وجود ندارد. به‌همین دلیل حرکات بدن بازیگر، برای بیان احساس یا داستان‌گویی نیست، بلکه برای تنظیم عناصر فعال اجرا در فضا است. با رشد روز افزون نمایش‌های بدون متن و با رویکردهای مختلف در حوزه­ی مطالعات اجرا، بررسی رفتار و مناسبات بازیگر در این فضا ضرورت دارد. از این­رو پژوهش با رویکرد پست­مدرنی به­دنبال چگونگی رابطه­ یا کنش بازیگر در جایگاه دارماتورژ با فضای صحنه­ی دینامیک تئاتر پست­مدرن است. هدف از طرح این سؤال دست­یافتن به­معنای جدید رفتار و تکنیک بازیگر است. پژوهش حاضر، به­لحاظ روش توصیفی-تحلیلی و از نظر شیوهی گردآوری اطلاعات کتابخانه­ای می‌باشد. تجزیه‌وتحلیل داده‌ها، بهصورت کیفی بوده و برای انتخاب آزمودنی‌ها از روش نمونهگیری غیرتصادفی استفاده شده است. یافته‌ها نشان می‌دهد، فضای دینامیک نتیجه­ی به­وحدت‌ رسیدن ابزار دیجیتال، رسانه، تکنولوژی و بدن است. در این فضا روابط جدیدی بین بازیگر و بدنش تعریف می‌شود، به­این معنی­که اُرگان واحدی می­سازند. بازیگر در تعریف جدید، بدن و صدایی­ است که در فضا هویت می­یابد و به­تنهایی چیزی جز بخشی از یک کل منسجم نیست.

واژه­های کلیدی:تئاتر پست­مدرن، فضای صحنه­ی دینامیک، دراماتورژی بازیگر




نظرات کاربران