در حال بارگذاری ...
حسین شماخی، محمد حسین ناصربخت

بررسی تطبیقی نمایشنامه‌های "افعی طلائی" اثر علی نصیریان و "پایین، گذر سقاخانه" اثر اکبر رادی در پردازش شخصیت های لوتی و لومپن

چکیده

با توجه به فضای گفتمانی تولید آثار نمایشی در هر دوره، شخصیت های نمایش، عناصرِ هویتی خویش را تعریف، تولید و مشخص می کنند. هویت ها بر اساس سازه های اجتماعی با تکیه بر حافظه جمعی و تمام منابع معرفتی و در نظر گرفتن ساختار عینی اجتماعی به وجود آمده اند، اما همه عناصر هویتی جایگاه و اهمیت یکسانی ندارند. همواره بخشی از عناصر هویتی در نمایش ها نقش بیشتری ایفا می کنند و دیگر عناصر پنهان می مانند.  به عقیده لوسین گلدمن خصلت جمعی آفرینش ادبی پیامد آن است که ساختار آثار با ساختارهای ذهنی گروه های اجتماعی درون جامعه شکل می گیرد. در نتیجه هنرمند یا نویسنده محصول اجتماع است.

مقاله حاضر سعی کرده است با استناد به نظریه لوسین گلدمن به تحلیل و مقایسه ی شخصیت پردازی دو نمایشنامه افعی طلایی و پایین، گذر سقاخانه  بپردازد و تصویر دقیق تری از انـسان در واکـنش به شرایط اجتماعی و اقتصادی حاکم بر عصر مدرن با فرهنگ متفاوت لوتی و لومپن نشان دهد. هدف آن است که دریابیم: پس از شروع تئاتر به مفهوم غربی آن در ایران، تفاوت و شباهت های حضور شخصیت های لوتی و لومپن چگونه در این آثار رخ می دهد؟ این مطالعه، با روش تحقیق کیفی صورت گرفته است و نتایج حاصل بیانگر این نکات هستند که اگرچه دو قشر نامبرده در ابتدا خاستگاه مشترکی که همان عیاران گذشته بوده اند، دارند. اما در ادامه ی مسیر بنا به شرایط اجتماعی- اقتصادی و سیاسی به دو راه متفاوت رفته اند و در این میان لوتی ها که رد پای آن ها تا انتهای دوره ی قاجار قابل پیگیری است، در دوره ی پهلوی ، قشر مذکور در دسته های لومپن ها تحلیل و جذب می شوند. چنانکه به نظر می رسد علی نصیریان در شخصیت پردازی نمایشنامه ی افعی طلائی که رگه هایی از درام عرفانی در آن قابل مشاهده است، بیشتر به سبب همین رویکرد عرفانی شخصیت هایش به لوتی ها متمایل گشته اند. در حالی که در مقابل اکبر رادی با تمسک به نگاهی جامعه گرا در شخصیت های نمایشنامه ی پایین، گذر سقاخانه تصویر واضحی از تیپ لومپن که بیانگر واقعیت اجتماعی این قشر در دوران معاصر است را ارائه می دهد.

کلید واژه: بررسی تطبیقی، لوتی، لومپن، افعی طلایی، پایین، گذر سقاخانه، لوسین گلدمن




نظرات کاربران