طاهره رضایی ـ علی آنیزاده
قابلیتهای نمایشی منظومهی نصایحالاطفال برای تئاتر تعلیمی از دیدگاه روانشناختی
چکیده
«نصایح الاطفال» یکی از نسخههای منظوم داستان عامیانه «شنگول و منگول» است که مشهدی میرزا زرناب آن را در دورهی قاجار مکتوب کرده است. این قصه قابلیتهای نمایشی فراوانی دارد از این رو اقتباس از آن به ویژه اقتباس دراماتیک، در دنیای ادبیات کودک رواج دارد. بخش مهمی از ادبیات کودک همواره دغدغهی تعلیم و تربیت داشته و در این میان تئاتر با تجربهپذیرکردن شرایط، این وظیفه را بهتر انجام میدهد. داستان شنگول و منگول در این میان قابلیت مناسبی برای تعلیم کودک در رشد روانشناختی دارد. درون مایهی اصلی این داستان تجربهی جدایی از مادر است که در روانشناسی قدم اول در رشد روانی کودک به شمار میآید. در این مقاله، نویسندگان بر تفاوتهای ماهوی کودک از بزرگسال تکیه میکنند و با بررسی روانشناختی کودک از نگاه روانشناسان معاصر به ویژه ژاک لاکان و روشهای آموزشی نوین، تحلیلی از داستان شنگول و منگول ارائه میکنند که در صحنهی تئاتر میتواند به فعلیت برسد. عناصر داستانی و ساختار اثر در راستای آرای لاکان حول محور مراحل سهگانهی آینهای، نمادی و واقعی بررسی میگردد و تجربهی جدایی از مادر برای کودک از این منظر واکاوی میشود. همچنین نویسندگان با تکیه بر آرای نظریهپردازان معاصر در حوزهی تئاتر کودک، تأثیر این خوانش را در صحنه تئاتر از طریق ایجاد تجربهی احساسی در تئاتر تعلیمی می دانند که پا از تعاریف کلاسیک تئاتر تعلیمی فراتر میگذارد.
واژگان کلیدی: نصایح الاطفال، شنگول و منگول، تئاتر تعلیمی کودک، روانشناسی، لاکان، عناصر داستانی.