محمدحسین عابدی ـ ایرج اعتصام ـ سیدمصطفی مختابادامری
چگونگی تبدیل روایت دراماتیک به فضای دراماتیک با استفاده از عناصر میزانسن بر اساس نظریهی حس مکان نوربرگ شولتز
چکیده
هر صحنه که به اجرا درمی آید، رویدادی است که در یک فضا رخ میدهد و بدیهی است که فضا مستقل از معماری و طراحی صحنه نیست. مفهوم فضا به مثابه ظرفی ست که وقایع در آن رخ میدهد، با کمک عامل زمان تجربه میشود و روایتی را بیان میکند. عامل زمان برای تجربهی فضا، دلیل وجود سلسله مراتب و روایت در معماری است حال آن که در تئاتر، فضا براساس روایت و نمایشنامه شکل میگیرد. مؤلفههای بسیاری در معماری وجود دارند که براساس نظریهی حس مکان نوربرگ شولتز میتوان از ترکیب آنها با میزانسن به فضاسازی در اجرا و ایجاد حس مکان رسید. این تجربه علاوه بر تشکیل ساختار مکانی باعث تقویت حس فضا و ضرباهنگ سازی در اجرا میشود. تحقیق حاضر در پی دستیابی به چگونگی این کارکرد برای توسعه آن در جریان تولید و اجراست. بنابراین پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسشهاست که: چگونه از طریق میزانسن آفرینش فضا شکل میگیرد؟ چگونه میتوان با استفاده از طراحی میزانسن، عناصر روایی را به فضاهای حسی تبدیل کرد؟ چگونه میتوان از مؤلفههای حس مکان شولتز در میزانسن برای تعریف فضا بهره برد؟ برای تبیین نقش میزانسن در آفرینش فضا، با توجه به غنی بودن مطالعات مفهومی و ساختاری حوزهی معماری دربارهی فضا از نظریهی حس مکان نوربرگ شولتز استفاده شده است و برای پیاده سازی الگوی هماهنگ سازی معماری و میزانسن، نمایشنامهی مرگ فروشنده اثر آرتور میلر به عنوان نمونهی موردی انتخاب شده و براساس نظریهی حس مکان نوربرگ شولتز آنالیز میشود. در نهایت این پژوهش به کمک نظریه حس مکان شولتز تبدیل روایت به فضا را در تئاتر با استفاده از عناصر میزانسن مورد مطالعه قرار میدهد.
واژگان کلیدی: تئاتر، فضا، میزانسن، حس مکان، نوربرگ شولتز.