محمود عزیزی، سمیرا سادات رنجبران طباطبایی، حامی علیزاده
مطالعه ی اصول بداهه پردازی بر اساس نظریه ی اجرا و چگونگی آن در تئاتر نان و عروسک
چکیده:
در تئاتر، بداههپردازی برای آموزش هنرجویان یا روی صحنه بردن نمایشنامهای مکتوب و در سالهای اخیر بیشتر در ایران بهعنوان عنصر برانگیزاننده خودجوشی و خلاقیت همزمان بازیگران و تماشاگران بهکار میرود. تعداد گروههای تئاتری که میتوانند از طریق بداهه پردازی به اجرا برسند در سالهای گذشته در ایران بیشتر شده است. سوال اساسی این پژوهش این است که بداهه پردازی به چه امکان یک شیوه ی اجرایی است، و اینکه آیا گروه نان و عروسک دارای این ویژگی ها است یا نه. آیا مفاهیم اجرا از منظر شکنر در آن حضور دارد یا نه و اینکه به چه صورتی میتواند به آن تکیه کرد. این قابلیتها در تمام حوزههای تئاتر که بداههپردازی به گونهای کاربرد دارد نیز کاملاً ضروری و حیاتیاند. هدف این مقاله پژوهش در مفاهیم اجرا به دیدگاه شکنر است و تبیین آن در گروه نان و عروسک چرا که به نظر می رسد گروه تئاتر نان و عروسک به عنوان بهترین گروه تجربی دهه 70 آمریکا روش های متفاوتی داشته اند. این مقاله در پی آن است تا چگونگی فرآیند اجرایی بداهه پردازی بر اساس تفسیر شکنر از نظریه اجرا است. در این راه گروه تئاتر نان و عروسک، بهعنوان شاخص گروه های دهه 60 و 70 میلادی آمریکا، به الگو مورد ارزیابی قرار می گیرد. گروه تئاتر نان و عروسک با استفاده از یک ایده خام، با قابلیتهای فردی و گروهی به اهداف اجرایی خود میرسد. این دیدگاه را پیتر شومان در این گروه پدید آورده و اجرایی میکند. براساس الگوی بداهه پردازی گروه نان و عروسک، بداهه پرداز در تئاتر شش مهارت کسب میکند. در نهایت بر همنمایی اصطلاحات تعریف شده در شش مهارت بداههپردازی و عناصر اجرایی بر طبق نظریه اجرا، یک داده علمی جدید عرضه میکند. در این مقاله سعی میشود با برهم نمایی نظریه اجرا از ریچارد شکنر و مفاهیم آن بر ساختار بداهه پردازی و همچنین تحقیق و انعکاس آن در گروه تئاتر نان و عروسک پیتر شومان در راستای این فرضیه می توان با این تکنیک ها به اجرا و تولید تئاتر رسید، تحقیق شود. همچنین تلاش می شود تا به دنبال پاسخ به این پرسشها باشیم که ؛ چون چگونه گروه تئاتر نان و عروسک با استفاده از یک ایده خام و با قابلیتهای فردی و گروهی و بهکارگیری بداههپردازی به اجرا دست مییابد؟ آیا گروه نان و عروسک، راه و روشهای متفاوتی در این باره دارد؟ چه الگو یا روشهای مشخص و منحصر به فردی را میتوان برای این گروه معرفی کرد؟ عناصر بداههپردازی در گروه نان و عروسک چه وجوه یکسان و همهگیر و جه وجوه منحصر به فردی دارد؟ تنوع و تطور این عناصر چیست؟
کلید واژه ها: بداهه پردازی، بازیگر، مهارت، نظریه اجرا، ریچارد شکنر، پیتر شومان، تئاتر نان و عروسک