در حال بارگذاری ...
...

مرجان حسین زاده نمدی، محمد علی خبری، حسین اردلانی

مطالعه‌ی پدیدارشناختی مفهوم انسان در نمایشنامه‌ی ویتسک نوشته‌ی گئورگ بوشنر، براساس نظریه‌ی گشتالت‌درمانی فریتس پرلز و فلسفه ژیل دلوز

مرجان حسین زاده نمدی، محمد علی خبری، حسین اردلانی

مطالعه‌ی پدیدارشناختی مفهوم انسان در نمایشنامه‌ی ویتسک نوشته‌ی گئورگ بوشنر، براساس نظریه‌ی گشتالت‌درمانی فریتس پرلز و فلسفه ژیل دلوز

چکیده

درام ویتسک با درون مایه‌ سوژه‌گریز و شخصیت‌هایی احساس‌گرا، با تاکید بر روانشناسی گشتالت، تکیه بر تجربه‌ی بلافصل و عقل‌گریز، امکان مطالعه‌ی فلسفه‌ی دلوز و روانشناسی پرلز را ممکن ساخته است. این تحقیق قصد دارد تا مفهوم انسان به‌عنوان سوژه‌ای فراتر از عقل‌گرایی را از منظر دلوز و پرلز مطرح کرده و با خوانش نمایشنامه‌ای با محوریت تجربه‌گرایی و گشتالت‌درمانی در حیطه‌ی روانشناسی و فلسفه‌ی تجربه‌گرایی خوانشی تحلیل‌پذیر از انسان پست‌مدرن تبیین نماید.

برای تحقیق درباره‌ی این مهم، نمایشنامه‌ی ویتسک انتخاب شده که نمونه موفقی از تجربه ارزیابی مفهوم انسان در درام پست‌مدرن است. گئورگ بوشنر در ویتسک جایگاه انسان را از منظر روانشناختی و فلسفی ارزیابی نموده و اثبات می‌کند که جایگاه حس و تجربه فراتر از نگاه عقل‌گرایان است. این تفکر می‌تواند به سوژه جرات چیزی فراتر از انسان شدن و یا حتی جرات تبدیل شدن به یک موجود تجربه‌گرای صرف را بدهد.

این مقاله در تلاش است تا به این پرسش‌های اصلی پاسخ بدهد: «ویتسک براساس متغییرهای روانشناختی و فلسفی چه دیدگاهی را نسبت به انسان مدرن ارائه می‌دهد؟»، «با توجه به نگاه روانشناختی از دریچه گشتالت‌درمانی جایگاه انسان را به‌عنوان یک عنصر تجربه‌گر چگونه می توان در ویتسک مطالعه کرد؟» و «رویکرد اینچنینی نسبت معنا و مفهوم انسان در درام چگونه می‌تواند در کیفیت شخصیت‌پردازی درام بازتاب پیدا کند؟»

در این مسیر، تحقیق حاضر ضمن انتخاب درام ویتسک به‌عنوان نمونه‌ی موردی، قصد دارد تا مفهوم انسان را براساس معنای فلسفی زیستن و تجربه‌ی روانشناختی فردیت این مفهوم مورد پژوهش قرار دهد. بخشی از مبانی تئوری تحقیق برپایه‌ی مبانی نظری مبتنی بر نظریات ژیل دلوز و فریتس پرلز است که به طور مشخص مورد مطالعه قرار می‌گیرد. سپس به رویکرد فلسفی و روانشناختی مفهوم انسان در درام بوشنر می‌پردازم که این درام را به نمایشنامه‌ای منحصر به فرد از منظر تجربه‌گرایی تبدیل کرده است. در این مقاله همچنین تلاش خواهد شد تا به شیوه‌ی تطبیقی-تحلیلی با استفاده از روش‌های کتاب‌خانه‌ای و منابع موجود به این هدف دست یابیم.

نتیجه تحقیق نشان می‌دهد که مفهوم انسان از منظر ژیل دلوز در نمایشنامه ویتسک با توجه به تعریف وی از موقعیت سوژه که بدلیل عقب رانده شدن سوژه از مرکزیت (سوژه‌گریزی) در فرآیند انسان-حیوان شدن است و همینطور تعریف پرلز از موقعیت انسان در روانشناسی گشتالت با تاکید بر امکان تجربه‌ی بلافصل را می‌توان در این نمایشنامه مورد خوانش قرار داد.

واژگان کلیدی: دلوز، پرلز، روانشناسی گشتالت، تجربه گرایی، ویتسک