در حال بارگذاری ...
...

سهند خیرآبادی، محمد شکری

خودکشی زیباشناختی در جدال با تنکشی مذهبی با تکیه بر زیباشناسی کانت با نگاه به دو نمایشنامه ی هیپولیت نوشته ی اوریپید و عشق فدرا نوشته ی سارا کین

سهند خیرآبادی، محمد شکری

خودکشی زیباشناختی در جدال با تنکشی مذهبی با تکیه بر زیباشناسی کانت با نگاه به دو نمایشنامه ی هیپولیت نوشته ی اوریپید و عشق فدرا نوشته ی سارا کین

چکیده

این مقاله بر آن است تا خودکشی زیباشناختی در جدال با تن کشی مذهبی با تکیه بر زیباشناسی کانت را با نگاه به دو نمایش نامه ی هیپولیت نوشته می اوریپید و عشق فدرا نوشته می سارا کین، مورد مداقه قرار دهد. این مسیر با دو ضرورت متفاوت در همگانی شدن حکم زیباشناختی همراه است؛ اول ضرورت لذت و دوم ضرورت توجه. آنچه نمایش نامه های یونان باستان را دربر می گیرد، ضرورت توجه است و آنچه ادبیات نمایشی مدرن را دربر می گیرد، ضرورت لذت و هر دو ضرورت، ریشه در فردیتی دارند که کانت برای اولین بار آن را در نقد سوم خود بررسی کرده است. ریشه ی ضرورت توجه، باورهای دینی و مذهبی است و ریشه می ضرورت لذت، زیبایی شناسی. فدرا در نمایش نامه می هیپولیت خویشتن را می کشد، زیرا با تکیه بر باور مذهبی، قصد دارد رضایت خدایان را همراه داشته باشد؛ در جدال با این مرگ، فدرا نیز در نمایش نامه می عشق فدرا خود را می کشد تا از هیپولیت انتقام بگیرد. به تعبیری، جایگاه اولی تن کشی است برای رضایت آسمان و جایگاه دومی، خودکشی است برای رضایت خویش. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اساسا حرکت کاراکتر های نمایشی از مالکیت تن برای خدایان، تا مالکیت تن برای خویش، ریشه در مبحث فردیت گرایی دارد؛ همین بس که واژه ی خود کشی تا پس از عصر رمانتیسیسم هیچ گاه وارد فرهنگ لغات نشده است. بنابر این، قیاس مرگ فدرای کلاسیک با مرگ فدرای مدرن در زیر لوای ضرورت های زیباشناختی و مذهبی است که معنا پیدا می کند و ریشه ی آنها در نقد سوم کانت، یعنی نقد قومی حکم است. اولی مرگی مذهبی دارد و دومی مرگی زیبایی شناساند. این پژوهش با روش کیفی صورت گرفته و نتیجه می گیرد که انسان در دوراهی انتخاب خود و خدا یا خدایان، خود را بر می گزیند.

واژگان کلیدی: کانت، ضرورت، خودکشی، سارا کین، فدرا، هیپولیت، اوریپید، زیبایی شناسی