در حال بارگذاری ...
...

غلامرضا کارگر شورکی، علی محمد مزیدی شرف آبادی، ابوالقاسم عاصی

فاصله‌گذاری در تعزیه به عنوان عملکردی برای اندیشیدن درباره‌ی رویداد

غلامرضا کارگر شورکی، علی محمد مزیدی شرف آبادی، ابوالقاسم عاصی

فاصله‌گذاری در تعزیه به عنوان عملکردی برای اندیشیدن درباره‌ی رویداد

چکیده

فاصله‌گذاری یا بیگانه‌سازی که اساس تئاتر حماسی را تشکیل می‌دهد، استفاده از کنش یا واکنش‌هایی توسط بازیگران با عوامل نمایش است که به صورت عملی صورت می‌گیرد تا از همذات‌پنداری تماشاگر با شخصیت‌های قصه و درگیری احساسی با رویدادها جلوگیری کند و باور او را از واقعی بودن آنچه بر صحنه‌ی نمایش می‌بیند، دور سازد. این اتفاق با هدف از بین نرفتن هوشیاری تماشاگر از موقعیتی که در آن قرار دارد و سوق دادن او به مسیر تفکر و تعقل درباره‌ی پیام نهفته در اثر، شکل می‌گیرد.

اما آیا در تعزیه هم فاصله‌گذاری با چنین رویکرد و هدفی صورت می‌گیرد؟ آیا در تعزیه قرار نیست مخاطب با شخصیت‌های حماسی همذات‌پنداری کند؟ آیا فاصله قدسی شخصیت‌های حماسی تعزیه با تماشاگران یک مانع بر سر راه همذات‌پنداری محسوب می‌شود؟

فاصله‌گذاری تعزیه با فاصله‌گذاری در تئاتر اپیک، تفاوت‌های ماهوی دارد. شبیه خوان تعزیه همچون بازیگر تئاتر اپیک هرگز خود را با نقش یکی نمی‌داند. اما نکته‌ی اصلی‌ای که این فاصله‌گذاری را از نوع برشتی آن متمایز می‌کند، تفاوت در هدف و معنای فرم است. درحقیقت برشت این بیگانگی را برای دور کردن احساسات مخاطب و بیداری عقل و قضاوت او به کار می‌گیرد، اما تعزیه با عقلانیت از نوع برشتی آن کاری ندارد و همچنان که توجهی به اندیشه و مفاهیم عقلانی دارد در کار برانگیختن احساسات است. بیگانه‌سازی در تعزیه تنها به این دلیل رخ میدهد که شبیه خوان به هیچ روی خود را واجد ارزش و لایق بودن در نقش اولیا نمی‌داند و در قالب اشقیا رفتن را نیز لعین ابدی شدن می‌پندارد. در حقیقت بیگانگی و فاصله‌ی شبیه با نقش، ریشه‌ای کاملا ایمانی و مذهبی دارد؛ در حالی که بیگانگی تئاتر اپیک عقلانی و انقلابی است.

فاصله‌گذاری یکی از دلایل جذابیت تعزیه و باعث گسترش و ماندگاری هر چه بیشتر این نمایش ملی و مذهبی بین مردم است. موضوعی که تعزیه به آن می‌پردازد، برخلاف تئاتر غرب، زندگی واقعی و آدم‌های روزمره نیست، بلکه مضمون‌ها و شخصیت‌ها به نویسنده و کارگردان و بازیگر تعزیه اجازه نمی‌دهند که به فکر واقعی جلوه دادن نمایش و طبیعی نمایاندن آن بیفتند؛ به طوری که در اجرای تعزیه همواره فاصله‌ی میان واقعه‌ی کربلا و آنچه به نمایش گذاشته می‌شود و فاصله‌ی میان نقش، یعنی امامان و معصومان با بازیگرانی که آن نقش‌ها را بازی می‌کنند آشکار است. اما آنچه سبب این جدایی و فاصله در تعزیه می‌شود، همانا اعتقاد مذهبی نویسنده، کارگردان، بازیگران و در مجموع دست اندرکاران تعزیه است.

بر این اساس، این تحقیق قصد دارد با ارزیابی عملکردهای فاصله‌گذاری در تعزیه این رویکرد را به ویژه در اجرا مورد شناخت و تحلیل قرار دهد و به دنبال پاسخ به این پرسش است که «هدف از فاصله‌گذاری در نمایش تعزیه ایرانی چیست؟» و «تعزیه با کمک تکنیک فاصله‌گذاری به دنبال چه نوع تاثیر‌گذاری بر مخاطبش است؟»

این تحقیق به روش توصیفی و تطبیقی، با استفاده از منابع کتابخانه‌ای انجام می‌شود. روش جمع آوری اطلاعات هم اسنادی، مصاحبه میدانی و کتابخانه‌ای با استفاده از منابع معتبر است که پس از ارایه و ارزیابی داده‌ها نگارنده به تحلیل آنها و نتیجه گیری درباره‌ی مسئله‌ی تحقیق خواهد پرداخت.

واژگان کلیدی: تعزیه، فاصله‌گذاری، نمایش، برتولت برشت، نمایش ایرانی.